نوشته شده توسط : ЛǾß0đy

منو ببخش ای بهترینم

ای سنگ صبور لحظه های تنهاییم

ای از همه با وفاتر

آخرین شب که از پیشت رفتم

خداحافظی نکردم

وقتی رفتم دیگه یادم نبود

یادم نبود که یه دوست دارم با یا عالمه ستاره

فکر کردم اگه یه ستاره داشته باشم

یکی مال خودم

که با دستام لمسش کنم

خوشـــــــــــبـــــــختـــــــــــــــریــــــن هستم

اما بعد فهمیدم که اون ستاره مال من نبوده

فقط اومده بود بین من و بهترین دوستم باشه

حالا

اومدم،،آغوشتو باز کن برای من که تنهام ای بهترینم

ای دوستی که هرگز قصد رفتن نداری

ای آسمون من ای دوست متواضع

ای سنگ صبور کم توقع

دوست دارم

راستی

میتونم دوباره تا صبح این پایین بشینم و ستاره هاتو بشمارم؟

_____دل نوشته_____



:: بازدید از این مطلب : 112
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 15 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ЛǾß0đy

غم،بارگرفته این جسم ودل از دوری تو
این غروب همیشه دلتنگی هاخونه کرده دردل ازدوری تو
لحظه ها به زخم می کشن این دل از دوری تو

دنیا واین زندگی برام بی معنی شده از دوری تو
کجایی وببینی چی می کشم از دوری تو
**********اما نیستی**********



:: بازدید از این مطلب : 106
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط :

ای که بر لبهای ما طرح تبسم میشوی

دعوت ما بوده ای مهمان مردم میشوی؟



:: بازدید از این مطلب : 104
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 15 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ЛǾß0đy


هر لحظه حرفي در ما زاده مي‏شود

هر لحظه دردي سر بر مي‏دارد

و هر لحظه نيازي از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش مي‏کند

اين ها بر سينه مي‏ريزند و راه فراري نمي‏يابند

مگر اين قفس کوچک استخواني گنجايش‏اش چه اندازه است؟



:: بازدید از این مطلب : 104
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد